حسابداری تولیدی چیست؟
حسابداری عبارت است از یک سیستم اطلاعاتی که از طریق شناسایی، ثبت، طبقه بندی، تلخیص و گزارشگری رویدادهای مالی، اطلاعات لازم را در اختیار استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری قرار می دهد.
واحدهای اقتصادی را از نظر نوع فعالیت در سه دسته می توان طبقه بندی کرد:
الف)شرکت های خدماتی
شرکت هایی نظیر تعمیرگاه ها، هتل ها، درمانگاه ها و آموزشگاه ها را که خدماتی به مشتریان ارائه می کنند و از این راه کسب درآمد می نمایند، شرکت های خدماتی می گویند.
ب) شرکت های بازرگانی
شرکت های بازرگانی شرکت هایی هستند که به خرید و فروش کالا اشتغال دارند، بدون آنکه شکل کالای مورد مبادله را تغییر دهند. شرکت های بازرگانی، عمده فروشان یا بنکداران و خرده فروشان را شامل می شود. فروشگاه ها و خوار و بار فروشی ها نمونه هایی از شرکت های بازرگانی هستند.
ج)شرکت های تولیدی
شرکت هایی را که مواد اولیه و کالاهایی را خریداری و آنها را تغییر شکل می دهند و یا به کالای دیگری تبدیل می کنند و به فروش می رسانند، شرکت های تولیدی می گویند. شرکت های تولیدی با استفاده از عوامل تولید به ساخت کالا می پردازند.
در این مقاله، به طور خاص، به بررسی مواردی در اصول حسابداری شرکت های تولیدی می پردازیم:
دارایی های شرکت تولیدی در حسابداری تولیدی
اولین مبحث اصلی که می توان در مورد حسابداری تولیدی در آن وارد شد دارایی های شرکت تولیدی است؛ هر آنچه که شرکت دارد چه از سرمایه گذار و چه از طلبکار. در حالت کلی به کلیه حقوق مالی که در اختیار شرکت قرار دارد دارایی های شرکت گفته میشود. دارایی اقسام گوناگونی دارند از جمله:
- وجوه نقد: شامل پول نقد در صندوق، وجه نقد در بانک.
- مطالبات (بدهکاران): شامل بدهکاران به شرکت، اسناد دریافتنی.
- موجودی های جنسی و کالا و مواد اولیه و ملزومات.
- اموال و اثاثیه و ساختمان
در مورد شرکت های تولیدی، کمبود نقدینگی از یک طرف در ادامهی تولید و فعالیت موسسه اخلال ایجاد میکند و از طرفی انباشته شدن و عدم استفاده مناسب و به موقع از وجوه نقد موجبات زیان را فراهم می نماید؛ بنابراین در حسابداری تولیدی یک حسابدار کاردان بایستی با مدیریت وجوه نقد در جهت نگهداری و استفاده مناسب از امکانات نقدینگی به طرح ریزی وجوه نقد، تهیه و ارائه گزارش ها بپردازد تا از رکود و بلا استفاده ماندن وجوه نقد جلوگیری شود؛ از طرفی از دسترسی به موقع به وجوه نقد اطمینان حاصل شود واز سرقت و اختلاس وجوه نقد جلوگیری بعمل آید. برای این منظور باید مسئولیت دریافت و پرداخت پول، از عمل ثبت و نگهداری مدارک مجزا شود. تمام پرداخت ها با تایید امضای مسئولان مربوط و مبتنی بر اسناد مثبته و حدالامکان به وسیله صدور چک انجام شود.
یکی از مهم ترین دارائی های شرکتهای تولیدی موجودی مواد و کالا است. در حسابداری تولیدی به همان اندازه که تعادل در موجودی نقد شرکت مهم است، تعادل در میزان موجودی مواد و کالا نیز حیاتی است؛ موجودی بیشتر از نیاز باعث انباشت سرمایه و راکد ماندن آن میگردد ضمن آنکه بی کیفیتی و ضرر و زیان قابل توجه در پی دارد. موجودی کمتر از نیاز نیز باعث وقفه در عملیات تولید و فروش و عدم تامین نیاز مشتری و از دست دادن سهم بازار خواهد شد. حداقل موجودی مواد، مقداری از مواد اولیه موجود در انبار است که لازم است حداقل به آن میزان در انبار موجودی داشته باشیم تا خط تولید دچار وقفه نشود وقبل از آن که به حداقل میزان برسد سریعا اقدام به خرید نماییم. حداکثر موجودی مواد هم مقداری از مواد اولیه است که لازم نیست بیشتر از آن در انبار نگهداری شود چون نیاز تولید را جوابگو بوده و نگهداری مازاد آن باعث خواب سرمایه و حتی بی کیفیتی مواد میگردد. حد تجدید سفارش در واقع میزان یا مقدار موادی است بین حداقل و حداکثر موجودی که در زمان کاهش موجودی انبار به آن مقدار، باید به خرید مواد اقدام نمود تا مطمئن باشیم قبل از اینکه موجودی مواد به میزان حداقل برسد، مواد به انبار خواهد رسید.
حسابداری هزینه های شرکت تولیدی
مخارج واقع شده جهت اداره امور و انجام فعالیتهای شرکت که منافع آتی ندارد (برخلاف دارائی ها که انتظار می رود منافع آتی داشته باشند) را هزینه مینامند. هزینه به مخارجی گفته میشود که منافع آتی ندارد ولی برای تداوم فعالیت موسسه لازم است انجام شود. انواع هزینهها توسط طبقهبندیهای مختلفی صورت میگیرد از جمله:
- طبقه بندی زمانی: هزینههای جاری و سرمایهای.
- طبقهبندی طبیعی: هزینههای ساخت (تولیدی) و تجاری (غیر تولیدی).
- طبقهبندی در ارتباط با محصول: هزینههای مستقیم و غیر مستقیم.
- طبقهبندی در ارتباط با حجم تولید: هزینههای ثابت، متغیر و نیمه متغیر.
انواع هزینه از نظر ارتباط با فعالیت شرکت تولیدی:
۱- هزینه های تولیدی
هزینه هایی که مستقیماً به بخش تولید مربوط است: برق مصرفی بخش تولید، دستمزد مستقیم، مواد مستقیم و غیرمستقیم، هزینه حمل خرید مواد اولیه، تعمیر ماشین آلات تولید و …
این هزینه ها مستقیما به جریان تولید کالا مربوط هستند که مجموعاً بهای تمام شده تولید کالا را تشکیل میدهند.
۲- هزینه های غیر تولیدی
هزینه هایی که برای استمرار فعالیت شرکت تولیدی لازم است مثل هزینه های عمومی و اداری، هزینه های توزیع و فروش، هزینه تعمیرات، استهلاک.
در حسابداری تولیدی، اگر برای تعمیرات یا بازسازی اساسی یک دستگاه تولیدی یا خرید مواد اولیه خام شرکت تولیدی، وام گرفته شود طبق استاندارد حسابداری اگر دارایی در حال استفاده باشد، بهره آن جزو هزینههای غیر تولیدی است و به قیمت تمام شده اضافه نخواهد شد. ولی طبق شرایط خاصی که در استانداردهای حسابداری آمده است و هنوز از دارایی استفاده نشده باشد، بهره آن به بهای تمام شده دارایی اضافه میشود.
در شرکتهای تولیدی برای محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته نیاز به محاسبه بهای تمام شده کالای ساخته شده است. مهمترین قسمت بهای تمام شده کالا ساخته شده، هزینههای تولید دوره میباشد.
درآمد شرکت تولیدی در حسابداری تولیدی
درآمدها نیز همچون هزینهها به دو قسمت اصلی تقسیم میشوند:
۱- درآمدهای عملیاتی (اصلی)
۲- درآمدهای غیر عملیاتی (فرعی)
درآمد حاصل از فروش کالای تولیدی شرکت جزو درآمد عملیاتی و اصلی شرکت است، زیرا هدف تاسیس شرکت کسب سود از طریق فروش این کالاها است. ولی درآمدهایی که از فروش ضایعات و درآمدهای اتفاقی (مانند سودهای بانکی، جوایز و …) حاصل میشود جزو درآمدهای غیر عملیاتی است.
صورت های مالی و محاسبه سود و زیان شرکت تولیدی
در حسابداری تولیدی محاسبه سود و زیان شرکت تولیدی به شکل زیر انجام میشود:
مالیات- سود و زیان ویژه = سود و زیان بعد از کسر از مالیات
درآمدهای غیرعملیاتی+ هزینه های غیر عملیاتی- سود و زیان عملیاتی = سود و زیان ویژه (خالص)قبل از کسر مالیات
هزینه های عملیاتی- سود (زیان) ناویژه = سود و زیان عملیاتی
هزینه های بهره و وام – هزینه کارمزدهای بانکی- درآمدهای متفرقه + سود بهره بانکی = هزینه ها و درآمدهای غیرعملیاتی
هزینه های تعمیراتی + هزینه های اداری عملیاتی + هزینه های فروش = هزینه های عملیاتی
بهای تمام شده کالا فروش رفته- فروش خالص = سود (زیان) ناویژه
تخفیفات نقدی فروش + برگشت از فروش و تخفیفات) – فروش = فروش خالص)
موجودی پایان دوره کالا- بهای تمام شده کالا ساخته شده + خرید کالا+ موجودی کالا اول دوره = بهای تمام شده کالا فروش رفته
کار در جریان پایان دوره- هزینه تولید+ کار در جریان اول دوره = بهای تمام شده کالا ساخته شده
در حسابداری تولیدی برای محاسبه سود و زیان شرکتهای تولیدی، باید ابتدا هزینههای تولید محاسبه شود. هزینه تولید قسمت مهم بهای تمام شده کالای فروش رفته است. هزینههای تولید شامل مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار تولید هستند:
مواد مستقیم
مواد اولیه ای که در ساخت کالا نقش اساسی دارد و از نظر مقدار و قیمت قابل ملاحظه است. در صورتی که مواد اولیه از نظر قیمت یا مقدار، در تولید محصول قابل ملاحظه نباشد در زمره مواد غیر مستقیم که زیر مجموعه سربار تولید می باشد قرار می گیرد.
دستمزد مستقیم و غیر مستقیم
دستمزد کارگران تولید تا وقتی که در کنار دستگاه تولیدی هستند و آن دستگاه به تولید مشغول است؛ مثلاً دستمزد کارگران کنترل کننده دستگاه، پرس کننده، مونتاژ کار.
اما دستمزد این افراد دستمزد مستقیم محسوب نمی شود: سرپرست کارگران، سرکارگر، مدیران، تعمیرکار. چون مربوط به کل تولیدات (در محدوده تولید عادی) است و نه یک تولید خاص. در حسابداری تولیدی چه تولید باشد یا نباشد و چه کم باشد و چه زیاد، دستمزد این افراد رابطه مستقیمی با میزان تولید نداشته و حقوق خود را خواهند گرفت. لذا در زمره دستمزد غیر مستقیم تولید قرار میگیرند که در گروه سربار تولید طبقه بندی میشوند.
سربار تولید
در حسابداری تولیدی کلیه هزینههای مربوط به بخش تولید غیر از مواد مستقیم و دستمزد مستقیم سربار تولید خوانده میشوند: مثل تعمیر دستگاه، حمل و نقل، هزینه آب و برق مربوط به تولید، دستمزد سرپرستان و مدیران و مواد غیرمستقیم و …
مالیات- سود و زیان ویژه = سود و زیان بعد از کسر از مالیات
درآمدهای غیر عملیاتی+ هزینه های غیرعملیاتی- سود و زیان عملیاتی= سود و زیان ویژه (خالص)قبل از کسر مالیات
هزینه های عملیاتی- سود (زیان) ناویژه= سود و زیان عملیاتی
هزینه های بهره و وام- هزینه کارمزدهای بانکی- درآمدهای متفرقه+ سود بهر بانکی= هزینه ها و درآمدهای غیرعملیاتی
هزینه های تعمیراتی+ هزینه های اداری عملیاتی+ هزینه های فروش = هزینه های عملیاتی
بهای تمام شده کالا فروش رفته- فروش خالص= سود (زیان) ناویژه
تخفیفات نقدی فروش + برگشت از فروش و تخفیفات) – فروش = فروش خالص)
موجودی کالا پایان دوره- خرید کالا طی دوره+ بهای تمام شده کالا ساخته شده+ موجودی کالا ابتدای دوره = بهای تمام شده کالا فروش رفته
کار در جریان ساخت پایان دوره- هزینه تولید+ کار در جریان ساخت ابتدای دوره = بهای تمام شده کالا ساخته شده
سربار تولید+ دستمزد مستقیم+ مواد مستقیم = هزینه تولید
بهای تمام شده کالای ساخته شده
بهای تمام شده کار در جریان ساخت طی دوره (کار در جریان تولید): در حسابداری تولیدی برابر حاصل جمع بهای تمام شده کالای تولید شده به علاوه کار در جریان اول دوره است؛ یعنی بهای تمام شده کالا وارده به خط تولید (مواد مستقیم+ دستمزد مستقیم+ سربار) به علاوه کار در جریان ساخت اول دوره.
کالا در جریان ساخت اول و پایان دوره (کالا نیمه ساخته): در حسابداری تولیدی نشان دهنده بهای تمام شده آن دسته از تولیدات است که هنوز تمام مراحل تولید آنها تکمیل نشده و به صورت نیمه ساخته است و اندازه گیری فیزیکی و یا تعیین میزان مواد، دستمزد و سربار تخصیص یافته به آن در انتهای دوره مالی و بحث معادل آحاد کار در جریان ساخت، شناسایی و در تراز نامه به عنوان یک دارایی ثبت میشود و در صورت سود و زیان نیز در کنار بهای تمام شده کالا ساخته شده ظاهر میشود.
در حسابداری تولیدی به یاد داشته باشید که بهای تمام شده محصول (بهای تمام شده کالا ساخته شده و کار در جریان) تا زمانی که محصول فروش نرفته جزو دارایی ها (موجودی مواد و کالا) است و به محض فروش رفتن، جزو بهای کالای فروش رفته و جزو هزینه ها است.
موجودیهای جنسی (مواد اولیه، موجودی کالا و کالای نیمه ساخته)
در حسابداری تولیدی موجودیهای جنسی و کالا، از دارائی های بسیار جاری در شرکتهای تولیدی و تجاری هستند. موجودیهای جنسی در هر لحظه، مقدار جنس فروش نرفته یا ساخته نشده را نشان میدهد. خرید موجودیهای جنسی یا برای فروش و یا به عنوان مواد اولیه و هزینه اصلی ساخت کالا به کار می رود. در فروشگاه ها کالاهایی که در پایان سال دوره مالی در انبارها یا ویترین ها موجود است و همچنین در شرکت های تولیدی و صنعتی، مقدار کالا و مواد اولیه ای که به صورت نیمه ساخته در دستگاه های تولیدی وجود دارند، همچنین اجناسی که به صورت امانی (امانتی) نزد موسسات دیگر باشد، چون این قبیل کالاها فروخته نشدهاند و انتقال مالکیت نیز داده نشدهاند باید در صورت موجودی برداری آخر دوره، منظور شوند. میزان این کالاها برای تعیین سود ویژه و ناویژه شرکت نقش بسیار اساسی دارد.